
استراتژی کلمات کلیدی | ۹ گام اساسی
اولین قدم مهمترین قدم است. اگر قدم اول را درست بردارید بقیهی راه آسانتر و سریعتر خواهد بود. پژوهش و سپس نوشتن درست استراتژی کلمات کلیدی اولین قدم برای شروع فرایند سئو است.
در دنیای امروز بیش از ۹۳٪ از ترافیک وبسایتها از موتورهای جستجو میآیند. و ۷۵٪ از جستجوگران در موتور جستجو از صفحهی اول نتایج فراتر نمیروند. بنابراین اگر میخواهید به صفحهای اول گوگل بیایید و در نتیجه ترافیک بیشتری کسب کنید، به استراتژی نیاز دارید؛ استراتژی کلمات کلیدی.
بدون استراتژی، به عنوان یک کسبوکار، پول، زمان و هزینهی زیادی را صرف سئو و تبلیغات خواهید کرد دریغ از اینکه نتایج قابل قبولی عاید شما شود. آنچه ما به عنوان استراتژی کلمات کلیدی از آن یاد میکنیم، به شما کمک میکند تا حد زیادی برنامه سئوی سایت خود را تضمین کنید و نتایج ملموس، قابل اندازهگیری و ماندگار حاصل کنید.
این مقاله دربارهی این است که چطور در ۹ مرحله یا ۹ گام استراتژی کلمات کلیدی بنویسید و آن را اجرا کنید.
چطور استراتژی کلمات کلیدی بنویسیم؟
استراتژی کلمات کلیدی چیزی فراتر از پژوهش کلمات کلیدی است. در پژوهش کلمات کلیدی شما مشخص میکنید که مخاطب یا مشتری شما چه کلماتی را در موتورهای جستجو مثلا گوگل جستجو میکند. اما استراتژی کلمات کلیدی شامل ۸ بخش است:
- شناخت مخاطب
- تعیین اهداف
- مشخص کردن پیام
- آنالیز رقبا
- تطبیق کلمات کلیدی با سفر مشتری
- فراهم کردن ابزارها و اجرا
- تهیه لیست کلمات کلیدی
- اختصاص دادن کلمات کلیدی به لندینگپیجها
- آنالیز و بهبود
۱- مخاطب هدف را بشناسید
مخاطبان شما چه کسانی هستند؟ میخواهید با چه کسانی ارتباط برقرار کنید؟ چه کسانی به شما پول میدهند و محصول یا خدمت شما را میخرند؟ آنها را مشخص کنید، خودتان را جای آنها بگذارید و ببینید که آنها چه چیز میخواهند بدانند، چه مشکلی دارند، چه راهحلهایی برای مشکلات آنها وجود دارد و چه چیزی جستجو میکنند؟
اگر از قبل در استراتژی برندینگ پرسونای مخاطب را تعیین کردهاید کار شما خیلی ساده خواهد بود. اما اگر چنین پژوهشی از قبل انجام نشده است باید یک نمای کلی از مخاطبان سایتتان ترسیم کنید.
مثلا فرض کنید کسبوکار کوچک شما بین ۵ تا ۱۰ پرسونا را هدف گرفته است. آنها را لیست کنید و برای هرکدام به سؤالهای زیر پاسخ دهید تا فعلا کارتان راه بیفتد.
- تعدادشان چقدر است؟
- اهدافشان چیست؟
- چه چالش هایی دارند؟
- آفلاین و آنلاین وقتشان را کجا سپری میکنند؟
- به چه منابعی اعتماد دارند؟
- سطح تحصیلاتشان چیست؟
- از نظر فرهنگی چه ویژگیهایی دارند؟
۲- اهدافتان را دقیق کنید
اهداف کلی شما ممکن است شامل موارد زیر باشد:
- ایجاد برند-آگاهی
- افزایش درآمد
- کاهش هزینهها
- توسعهی تجارت
اما برای ایجاد یک استراتژی کلمات کلیدی موثر، باید بیشتر فکر کنید و اهداف نزدیکتری را برای خود ترسیم کنید. یعنی باید مشخص کنید که برای دستیابی به این اهداف والا چه اهداف دستیافتنیتری را میتوانید تعیین کنید؟
یک هدف باید ۵ ویژگی داشته باشد: مشخص باشد، قابل اندازهگیری، دستیافتنی باشد، مرتبط باشد، در زمان محدود قابل دستیابی باشد.
الف) هدفتان را مشخص و دقیق کنید
یک هدف مبهم را نمیشود اندازه گرفت. اگر فکر میکنید هدف شما مشخص هست اما قابلاندازهگیری نیست، آن را طوری تعیین کنید که عملی باشد. اگر هدف را بیش از اندازه گنده کنید مجبورید بیشتر هزینه و زمان و انرژی بگذارید.
اگر هم هدف را خیلی خیلی ساده کنید و آسان و دردسترس، ممکن است رسیدن به هدف برای شما سود و هیجانی نداشته باشد. حواستان باشد که دوردستترین هدفها با استراتژی مناسب دستیافتنی میشوند.
پاسخ به این ۵ سؤال به شما کمک میکند هدفتان را دقیق و مشخص کنید:
- کی؟ برای رسیدن به هدف زمان بگذارید؛
- کجا؟ مثلا در وبسایت خودتان؛
- چطور؟ با استفاده از استراتژی کلمات کلیدی ویژه؛
- چی؟ دستیابی به X؛
- با کی؟ با کمک از مخاطبان وبسایت؛
ب) هدف را قابلاندازهگیری کنید
اهدفتان را طوری تعیین کنید که با ابزارهای تحلیلی و آمار موجود در اینترنت قابل اندازهگیری باشد. مثلا رسیدن به فلان میزان بازدید، فروش یا ورود کاربر به سایت. این اهداف را روی کاغذ بیاورید و برای رسیدن به آنها برنامهریزی کنید.
ج) هدف را قابل دستیابی کنید
تعیین اهداف غیرقابل دستیابی، هیچکس را موفق نکرده است. فرض میگیریم شما میخواهید کسبوکارتان را به مریخ منتقل کنید. قبول، اما این لازم است این هدف را به اهداف کوچکتر بشکنید و پلهپله جلو بروید. برای رسیدن به مقصد چند ایستگاه مشخص کنید و برای رسیدن به ایستگاه یک، دو و الی آخر برنامهریزی کنید.
د) هدفتان را با کارتان مرتبط کنید
هدفتان باید به کارتان مرتبط باشد. شما نمیتوانید نیت داشتن یک فروشگاه لباس را داشته باشید و آجیل بفروشید. خلاصه که هدفتان را مرتبط با کارتان انتخاب کنید.
ه) هدفتان را زمانمند کنید
اگر برای رسیدن به هدف زمان مشخصی تعیین نکنید، نه تیم شما و نه خود شما فوریتی برای رسیدن به هدف احساس نخواهید کرد. زمان لایتناهی نیست و باید به اصطلاح ددلاین داشته باشید.
برای مشخصترشدن نحوه بهکاربردن این ۵ اصل با یک مثال پیش میرویم.
- من از این استراتژی کلمات کلیدی استفاده میکنم تا ۵۰ درصد ایمپرشن کلمات کلیدی (دیدهشدن لینک توسط کاربران) در موتور جستجو را تا ابتدای فروردین افزایش دهم.
- من از این استراتژی استفاده میکنم تا ترافیک ارگانیک سایت را ۱۵ درصد تا ابتدای بهمن افزایش دهم.
- من از این استراتژی استفاده میکنم تا فروش فلان دسته محصول سایت را تا آخر خرداد ۵۰۰ درصد افزایش دهم.
وقتی اهدافتان را اینگونه لیست کنید خواهید توانست کلمات کلیدی را در گامهای بعدی طوری انتخاب کنید که در خدمت این اهداف باشند و شما را برای رسیدن به این اهداف کمک کنند.
۳- نسبت به پیامی که به مخاطبتان ارسال میکنید حساس باشید
شخصیت برند شما چیست؟ مردم چگونه شرکت شما را توصیف میکنند و به خاطر میسپارند؟ چه چیزی شما را از رقبایتان متمایز میکند؟ ارزشهای شما چیست؟ آینده و چشمانداز برند شما چیست؟ اصلا مشتری ایدهآل شما کیست؟
این سؤالات را باید قبلا در سند استراتژی برند تعیین کرده باشید. وقتی پاسخ سؤالات بالا را بدانید خواهید دانست که دقیقا میخواهید چه پیامی را به مخاطبانتان ارسال کنید. پیام شما تعیین میکند که چه کلمات کلیدیای را بیشتر استفاده کنید و از چه کلمات کلیدیای اصلا استفاده نکیند.
مثلا اگر شما یک برند لباس معروف و لوکس هستید نباید در کلمات کلیدیتان از این واژهها استفاده کنید: تخفیف، ارزان، قیمت مناسب و امثال آن.
۴- رقبایتان را آنالیز کنید
احتمالا اگر برای کسبوکارتان استراتژی برند نوشته باشید تصویر خوبی از رقابتان دارید. اما آنالیز رقبا بر اساس سئو اندکی متفاوت است. به طور کلی تحلیل رقبا چندین کارکرد دارد:
- یک فهرست از رقبایتان خواهید داشت
- باعث میشود در زمان صرفهجویی کنید و چرخ زا دوباره اختراع نکنید و از آنچه رقیبتان تجربه کرده است استفاده کنید.
- راه شما را مشخص میکند. خواهید توانست تصمیم بگیرید که باید چه کاری انجام دهید تا از رقیبتان پیشی بگیرید.
آنالیز رقبا باعث میشود برای اختراع دوباره چرخ از اول وقت و انرژی و پول هدر ندهید و تمرکزتان را روی ارتباط با مخاطبانتان بگذارید به طوری که از رقیبتان بهتر باشید.
چطور رقیب را آنالیز کنیم؟
مناسبترین و مقرونبهصرفهترین راه برای آنالیز رقبا استفاده از ابزارهایی مانند Ahref، Moz و SpyFu است. میتوانید مراحل زیر را انجام دهید و یک جدول درست کنید.
- کلمات کلیدی موردنظرتان را در گوگل جستجو کنید.
- برای هر کلمه کلیدی نام سه سایت اول را یادداشت کنید.
- آدرس سایتها را در ابزارهای معرفیشده بالا وارد کنید.
- اطلاعات مورد نیاز مفید را یادداشت کنید. این کار به شما کمک میکند که بدانید باید چه استراتژیای را پیش بگیرید که از آنها جلو بیفتید.
- صفحات پربازدیدشان را پیدا کنید و UX آنها را بررسی کنید.
- ببینید این صفحات چه کلمات کلیدیای را هدف قرار دادهاند.
- محتواهای مهم سایتشان را بررسی کنید و ببینید که چه نوع محتوایی را برای ارتباط با مخاطبهایشان انتخاب کردهاند.
به این نکات در سایت رقبا توجه کنید:
- طول و مقدار محتوا
- دستهی محتواها
- نوع و فرم محتوا
- نحوهی استفاده از کلمات کلیدی هدفگرفتهشده
- تعداد محتوا و زمان انتشار محتواها
۵- بر اساس سفر مشتری یک لیست کلمات کلیدی تهیه کنید.
هر مشتری بالقوه در سفر خریدش چهار قدم اصلی برمیدارد.
- اطلاع
- توجه
- تصمیمگیری
- رضایت
دز آخرین مرحله مشتری به شما وفادار میشود و تبدیل به تبلیغکنندهای میشود که رایگان شما را به دیگران توصیه میکنند. با استراتژی کلمات کلیدی درست است که میتوانید چنین دستاوردی داشته باشید. در گام پنجم باید برای هر مرحله از سفر مشتری کلمات کلیدی پیدا کنید. در ادامه به شما یاد میدهیم که چگونه این کار را انجام دهید.
کلمات کلیدی قدم اول مشتری| آگاهی یا awareness
کلمات کلیدی این سطح افرادی را هدف میگیرد که از محصول یا برند شما آگاه نیستند. آنها پس از جستجوی این کلمات به محتوای شما میرسند و محتوای شما آنها را هدایت میکند تا وارد مرحلهی بررسی شوند.
برخی از کلمات کلیدی آگاهیدهنده برای یک سایت دندانپزشکی ممکن است شامل موارد زیر باشد:
- علت دندان درد
- نحوه جلوگیری از بیماری لثه
- سفید کردن دندانها
- بهترین دندانپزشکی در تهران
کلمات کلیدی قدم دوم | بررسی یا consideration
در این بخش با افرادی مواجه میشوید که میدانند چه میخواهند اما دارند بررسی میکنند و گزینهها را با هم مقایسه میکنند. محتوای شما باید آنها را به سمت تصمیمگیری هدایت کند.
کلمات کلیدیای این سطح برای یک سایت دندانپزشکی مانند موارد زیر است:
- دندان مصنوعی یا کاشت دندان
- درمان بیماری لثه
- هزینه ایمپلنت چقدر است
- بهترین دندانپزشکی برای ارتودنسی
برای اینکه بتوانید کلمات کلیدی این قدم را از قدم اول متمایز کنید توجه داشته باشید که مخاطب شما در این مرحله از مشکلش آگاهتر است و در حال ارزیابی راهحلهاست. بنابراین کلمات کلیدی زیر هم در این دسته جای میگیرند:
- تخفیف برای جرمگیری
- هزینه ارتودنسی دندانها
کلمات کلیدی قدم سوم یعنی تصمیمگیری
در این مرحله افراد آمادهی خرید هستند. کلمات کلیدی این مرحله هم قصد افراد را برای خرید نشان میدهد:
- نوبت دندانپزشکی
- رزرو وقت دندانپزشکی
- خرید دهانشویه سفیدکننده دندان
- کلینیک دندانپزشکی برای کاشت دندان
یک روش بسیار سودمند برای انتخاب کلمات کلیدی در هر سطح این خواهد بود که خودتان را جای مخاطب بگذارید و ببینید که با توجه به مشکل و راهحلها در اینترنت دنبال چه چیزی میگردید. هرچه را که در موتور جستجو سرچ خواهید کرد لیست کنید. از ابزارهای پژوهش کلمات کلید مانند KWFinder کمک بگیرید و کلمات پیشنهادی آنها را دستچین کنید.
۶- برنامهریزی و اجرا کنید
طراحی استراتژی کلمات کلیدی یک چیز است، اجرای آن و موفقیت در آن چیز دیگری است. لوازم و نیروی انسانی خود را در نظر بگیرید ضمن اینکه بودجه هم برای موفقیت شما حرف اساسی را میزند. فرایند اجرایی شامل موارد زیر است:
- پژوهش
- برنامهریزی
- تولید محتوا
- انتشار مطالب
- توزیع محتوا
- نگهداری محتوا
- طراحی و نگهداری سایت
- تجزیه و تحلیل
همچنین بخشی از استراتژی کلمات کلیدی (و به طور کاملتر استراتژی محتوا) شامل این است که بدانید چه کسی مسئول چه کاری است و چگونه برنامهریزیهای شما عملیاتی میشود.
۷- لیست کلمات کلیدیتان را اصلاح و مرتب کنید
وقتی مخاطبتان را بشناسید خواهید توانست کلمات کلیدیای را هم که در موتور جستجو سرچ میکنند حدس بزنید. این کار را در گام پنجم استراتژی کلمات کلیدی، یعنی آنجا را سفر مشتری را در سایتتان مشخص میکردید، انجام دادید. اما لازم است بررسی کنید و ببینید که آیا مردم هم آنها را به همان صورت که شما نوشتهاید جستجو میکنند؟
مثلا فرض کنید برای مشتریان سایت دندانپزشکیتان که ابتدای قیف فروش هستند و به دنبال این هستند که ببیند اینپلمت چیست، کلمهی کلیدی «چیستی ایمپلنت» را در نظر گرفتهاید. باید از خودتان بپرسید که آیا مخاطبان شما دقیقا همین کلمه را در گوگل جستجو میکنند یا نه؟
برای این کار دو راهحل پیشنهاد میدهیم:
- کلمات کلیدی همتراز این کلمه کلیدی را پیدا کنید و با استفاده از گوگلترندز آنها را باهم مقایسه کنید. هرکدام که بیشتر توسط کاربران گوگل استفاده شده بود به عنوان کلمهی کلیدی اصلی مقالهتان استفاده کنید. میتوانید از کلمات مترادف دیگر به عنوان کلمات کلیدی مرتبط استفاده کرد.
- از ابزارهایی مانند kwfinder یا keywordtool استفاده کنید. این ابزارها به شما کمک میکنند کلمات کلیدی پرکاربرد را پیدا کنید. اگر از نسخهی پولی آنها استفاده کنید خواهد توانست سختی و میزان رقابت آنها در گوگل را هم ببینید. آنچه آمار این سایتها یه شما نشان میدهد کمک خواهد کرد که بدانید چه میزان محتوا و تلاش لازم خواهد بود تا به صفحات اول گوگل صعود کنید.
آنچه در این مرحله مهم است درست کردن یک جدول است. در این جدول روبروی کلمات کلیدی انتخاب شده ۵ چیز را مشخص کنید. این ۵ مشخصه به شما کمک میکند فرایند تولید محتوا را درست پیش ببرید یعنی بدانید که برای هرکدام از کلمات کلیدی باید چه محتوایی ایجاد کنید.
- مخاطب
- هدف یا اهداف
- پیام
- جایگاه کلمه کلیدی در قیف فروش
- وضعیت رقبا
هر کلمهی کلیدیای که در گام پنجم لیست کرده بودید در این جدول وارد کنید و این ۵ مشخصه را برای آن تعیین کنید. ابزار مُز به شما در این مرحله کمک زیادی میکند.
وقتی لیستتان تکمیل شد زمان اجرا است.
۸- برای کلمات کلیدیتان لندینگپیج بسازید
صفحهی فرود هر صفحهای است که کاربر بعد از کلیک روی لینک شما در گوگل وارد آن میشود. این صفحات مهم هستند چراکه به شما کمک میکنند مشتری را، در سفر خود از تحقیق تا خرید، هدایت کنید و به سر منزل مقصود (در اینجا فروش محصولات یا خدمات سایت) برسانید.
بر این اساس، ممکن است لندینگپیجهای شما مقالهای از وبلاگ، صفحات قیمتگذاری یا صفحهی محصول شما باشد. در هر صورت، آنچه که مخاطب شما در آن صفحه مشاهده میکند باید منجر به تعامل او با سایت و برند شما شود. یعنی محتوای شما باید فورا مربوط به نظر برسد، به چه معنا؟ به این معنا که محتوای لندینگپیج شما همان چیزی باشد که به کاربر دنبال آن بوده است.
قصد
قصد جستجو (search intent) هدفی است که مخاطب از جستجو در گوگل دنبال میکند. این اهداف ممکن است به نحوی با آنچه در بخش سفر مشتری گفتیم مطابقت داشته باشد. زمانیکه از قصد جستجو حرف میزنیم در واقع داریم میپرسیم که چرا مخاطب این کلمات را جستجو میکند؟ آیا به دلیل داشتن سؤال در حال جستجوی پاسخ است؟ یا به دنبال صفحه یا سایت خاصی در اینترنت میگردد؟ یا به دنبال این است که چیزی بخرند؟
گوگل پس از سالها تجربه راحتتر از گذشته میتواند قصد جستجوگر را حدس بزند و بر اساس آن برگههای درستی را به او نشان یدهد. اگر شما بتوانید قصد مخاطب از جستجوی عبارات کلیدی را درست حدس بزنید خواهید توانست آنها را به صفحات درستی از سایتتان هدایت کنید. شما با اختصاصدادن درست کلمات کلیدی هدفگرفتهشده به صفحات سایتتان، خواهید توانست در گوگل رتبه بگیرید و در مدتزمان زیادی در رتبههای بالا باقی بمانید.
انواع قصد
قصد جستجوگر از ۴ حالت خارج نیست:
- یا به دنبال اطلاعات است. سؤالی دارد و میخواهد در مورد مسئلهاش بخواند و پاسخ سؤالش را پیدا کند. اغلب جستجوگران از این نوع هستند. (Informational intent)
- یا به دنبال یک سایت خاص است. مثلا با جستجو کردن کلمه facebook به دنبال سایت facebook میگردد. برای چنین کلماتی رقابت معنایی ندارد. (navigational intent)
- یا به دنبال خرید یک محصول یا خدمت است و در اینترنت به دنبال قیمت مناسب و پیشنهاد خوبی برای خرید میگردد. او میداند چه چیزی میخواهد. (transactional intent)
- یا اینکه میداند چه چیزی میخواهند اما نمیداند کدام محصول یا خدمت بهتر است و نیاز به زمان و تحقیق بیشتری دارد. (commercial intent)
نتیجه اینکه جستجوگران (به طور خاص جستجوگرانی که مخاطب شما هستند) در موتور جستجو یا به دنبال اطلاعات هستند و یا به دنبال خرید. اگر قصد جستجوگر را از جستجوی کلمات کلیدی درست حدس بزنید خواهید توانست محتوای متناسب با آن را ایجاد کنید. محتوای متناسب با قصد مخاطب یعنی رفع نیاز مخاطب و رفع نیاز مخاطب یعنی همه آنچه باعث میشود محتوای شما در موتور جستجو رتبه بگیرد.
خب حالا به ادامهی گام هشتم میپردازیم:
بر اساس آنچه گفته شد اگر کاربر برای مثال کلمهی «رزرو وقت دندانپزشکی» را جستجو کرده باشد قصد دارد در سریعترین زمان ممکن از دندانپزشکی شما وقت بگیرد و به کلینیک شما مراجعه کند. اگر این کلمه را به یکی از مقالههایتان در مورد چیستی دندانپزشکی اختصاص داده باشید، کاربر پس از ورود به صفحه به سرعت دکمهی برگشت مرورگر را میزند و سایت شما را ترک میکند.
فرار مخاطب از سایت شما به موتورهای جستجو این پیام را خواهد داد که کاربران تجربهی خوبی از سایت شما نداشتهاند (تجربهی کاربری) و بعید است دیگر لینک شما را به جستجوگران نشان دهند. اگر این اتفاق زیاد در سایت شما بیفتد اعتبار سایت شما نزد گوگل یا هر موتور جستجوگر دیگری پایین میآید و رتبهگرفتن در کلمات کلیدی دیگر هم برای سایت شما سختتر میشود.
بنابراین آنچه مهم است این است که برای کلمات کلیدی مد نظرتان صفحهی فرود مناسبی ایجاد کنید؛ مناسب با:
- شخصیت مخاطب
- قصد مخاطب یا جایگاه او در قیف فروش
- هدف شما از خلق آن محتوا
یک صفحهی خوب باید کاربران را به نحوی در صفحه نگه دارد و مانع از رفتن سریع آنها شود. بنابراین همواره سعی کنید با توجه به اینکه مخاطب هدف کجای قیف فروش است برگهی دیگری از سایتتان را به او معرفی کنید یا یشنهاد جذابی دهید. این امر باعث میشود در نتایج جستجو دیده شوید و رتبهی خوبی هم کسب کنید.
۹- عملکردتان را سنجش کنید و نواقص را رفع کنید
فراموش نکنید که استراتژی کلمه کلیدی شما باید در خدمت استراتژی محتوای شما باشد. همانطور که باید محتوای شما دائما بروز شود، عملکرد کلمه کلیدیتان را هم باید ارزیابی کنید تا بتوانید لیست کلمات کلیدیتان را غنیتر کنید. ممکن است بر اساس آنالیزها کلمات کلیدیتان را تغییر دهید یا چند کلمه کلیدی طولانیتر به کلمات کلیدی مرتبط محتوا اضافه کنید.
احتمالا از ما بپرسید که باید چه چیزهایی را بسنجیم و چگونه باید به آمار و ارقام لازم دست پیدا کنیم؟ به وسیلهی دو تا از بهترین ابزارهای تحلیلی گوگل یعنی گوگلآنالیتیکس و گوگلکنسول.
این دو ابزار در کنار هم به شما نشان خواهند داد که صفحات سایت شما کجا و چگونه دیده میشود، تعداد بازدیدکنندگان منحصربهفرد در بازههای زمانی مختلف چند تاست و کاربران چند باز صفحات سایت شما را دیدهاند.
آمار و ارقام این ابزارها به شما خواهند گفت که آیا کلمات کلیدی شما و صفحات فرود مرتبط با آنها کیفیت لازم برای جذب کاربران را دارند یا نه؟ و بسیاری از آمار پیچیدهتر که کمک میکنند اهداف کسبوکارتان را محقق کنید.
استراتژیک عمل کنید تا نتیجه بگیرید
اجرای تاکتیکهای SEO بدون داشتن یک استراتژی روشن محکوم به شکست است. درعوض، با استراتژی درست موفقیت کسبوکارتان را در بازاریابی دیجیتال تضمین خواهید کرد.
بیشتر بخوانید: چطور استراتژی محتوا بنویسیم
اگر این مطلب را تا انتها خواندید و از آنچه برای شما نوشته بودیم چیزی آموختید ما را در جریان بگذارید. کامنتهای شما برای نویسندهی مطلب بسیار انگیزهبخش است.